نماز
نماز راز با بی نیاز، راز میان عاشق و معشوق و پیوند خلق و خالق،
سر تعظیم فرود آوردن بنده در برابر صاحب امر خود، و اظهار
عبودیّت از جانب عبد است. نماز پالایندهی آلوگی ها، تیرگی ها،
ظلمت ها، تاریکی های روح و روان آدمی و شست و شو دهنده ی
دل و جان او است، نماز توجه باطن و ملازمت در حضور و اقبال به سوی حق و اعراض از ماسوی ا... است.
خداوند نمازی را شایسته ی در گاه باری تعالی می داند که با حضور قلب خوانده شود. و تمام توجه نمازگزار به نماز باشد نه آن که توجه فرد در حال نماز به امور دیگر باشد و فقط الفاظ را ادا کند و از روی عادت خم و راست شود. نماز کسی را پذیرفته و قبول درگاه بی نیاز حق می داند که با خاطری دردمند و دلی سوخته اقامه شود
از دیدگاه شرع مبین اسلام سزاوار است که نماز گزار در تمام کلمات و افعال نماز حضور قلب داشته باشد، چرا که فقط به میزان آن چه که توجه کرده است ثمره و نتیجه دریافت خواهد کرد. بنابراین باید تمام توجه او به نماز و اذکار آن باشد و با توجه کامل به حضرت معبود جل جلاله و عظمت و جلال و هیبت او در نماز ایستد و دل و جان خود را از غیر او فارغ کند و خود را در برابر پروردگار متعال قرار دهد و او را مخاطب گیرد و با او به راز و نیاز بپردازد اگر شخص به این مقام رسید و دریافت کرد که در برابر مقام بزرگی چون یگانه خالق هستی قرار دارد قلبش را هیبت الهی فرا می گیرد و خود را در ادای فرایض و وظایف مقصر میبیند، و از خداوند می هراسد و آن گاه وسعت رحمت الهی را می نگرد و امید به رحمت الهی دست می یابد و برایش حالتی میان خوف و رجا، بیم و امید فراهم می آید که این صفت نمازگزاران کامل است و دارای درجات و مراتب بی شماری به حسب درجات عبادت کنندگان است. نمازگزار واقعی در حال نماز خضوع و خشوع، سکینه و وقار دارد و همچون عبدی ذلیل در برابر معبود خود میایستد و در گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین صادق است و تنها خداوند را عبادت میکند و فقط از او یاری می جوید و نه بنده ی هوای نفس است و نه دست نیاز به پیش این و آن دراز می کند. و تلاش می کند هر آن چه را که مانع حضور قلب و سکینه ی او میشود از خود دور کند و عوامل باز دارنده ی نمازگزار از حضور قلب بسیار است که برخی از آنها را میتوان رذایل اخلاقی چون، غرور، عجب یا خود برتربینی، حسد، غیبت، حبس زکوه و سایر حقوق واجب و... دانست .
نمازگزار افتادگان را دستگیرى مى کند، و با بیچارگان مهربانى مى کند، و با مستمندان دلسوزى مى نماید، و با همه فروتنى دارد و خودگذشتگى نشان مى دهد و از دشمنان دین و آیین خدایى چشم مى پوشد . نمازگزارى که به راستى و درستى نماز مى خواند، هیچگاه دروغ نمى گوید، دزدى نمى کند، دشنام نمى دهد، خودبین و گردنکش نیست ، به دنبال هرزگى نمى رود، با بدان همنشین نمى شود، همواره در راه به دست آوردن دانش و بینش است ، در اندیشه پیشرفت خویش است و دور از مردم بداندیش است.
شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد
خود را براى سجده آدم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بى نماز
او سجده بر آدم ، این بر خدا نکرد